تحقیق در مورد قتل عام 1981 در ایران: در مورد نیروی قانون ساز خشونت

ساخت وبلاگ

شاهین نصیری A شاهین نصیری ، گروه فلسفه ، گروه علوم اجتماعی ، دانشگاه واگننگن و تحقیقات (WUR) ، Wageningen ، مکاتبات هلند shahin. nasiri@wur. nl https://orcid.org/0000-0002-9371-3135Viewiewاطلاعات نویسنده

Leila Faghfouri Azar B Paul Scholten Center برای فقه ، دانشکده حقوق ، دانشگاه آمستردام (UVA) ، آمستردام ، هلند.

  • استناد را بارگیری کنید
  • https://doi.org/10. 1080/14623528. 2022. 2105027
  • جایگاه

مقاله تحقیق

تحقیق در مورد قتل عام 1981 در ایران: در مورد نیروی قانون ساز خشونت

  • مقاله کامل
  • ارقام و داده ها
  • استناد
  • معیارهای
  • مجوز
  • چاپ مجدد و مجوزها
  • مشاهده pdf pdfview epub epub

خلاصه

قتل عام مخالفان سیاسی در سال 1981 را می توان گسترده ترین قساوت که دولت ایران پس از انقلاب 1979 مرتکب شد ، در نظر گرفت. با این حال ، این قتل عام یکی از کمترین جنبه های مورد بررسی خشونت تحت حمایت دولت در ایران معاصر است. در این مقاله ، هدف ما این است که ماهیت و دامنه این قتل عام فراموش شده را روشن کنیم. پایان نامه اصلی این مقاله دو برابر است. اول ، ما ادعا می کنیم که قتل عام سال 1981 یک قساوت جمعی بود که با استفاده غیرقانونی از خشونت دولتی مشخص می شد. برای اثبات این ادعا ، ما از مواد بایگانی دست اول و شواهد تجربی که در طول کار میدانی جمع آوری شده است ، ترسیم می کنیم. ثانیا ، ما ادعا می کنیم که قتل عام 1981 نقش مهمی در ایجاد مبانی حقوقی دینداری که بیش از چهار دهه در قدرت باقی مانده است ، ایفا کرده است. در یک سطح سیاسی ، این قتل عام در یک بحران اتفاق افتاد که ناشی از شرایط پس از انقلاب بود. در طی این بحران ، قانون روحانی با تعلیق نظم حقوقی قبل از انقلاب ، قدرت را به دست آورد. در سطح قانونی ، اعدام مخالفان سیاسی در یک خلاء قانونی انجام شد. شیوه های دادگاههای انقلابی اسلامی این خلاء قانونی را پر کرده و راه را برای تصویب اولین قانون مجازات اسلامی (1982) هموار کرد. تجلی خشونت دولتی در طول سال 1981 ، ویژگی های اساسی یک سیستم سیاسی را نشان می دهد که پایه های خود را بر روی نهادهای تجزیه شده و ویرانه های دیگران سیاسی خود بنا کرده است.

معرفی

اندکی پس از انقلاب 1979 در ایران ، روحانیون شیعه کنترل اکثر نهادهای سیاسی را به دست گرفتند و نیروهای خود را به طرز وحشیانه ای بسیج کردند تا یک دیکتاتوری مذهبی در دومین کشور بزرگ خاورمیانه ایجاد کنند. 1 دولت تازه تاسیس جمهوری اسلامی نمایانگر جهان بینی مذهبی با خصوصیات توتالیتر بود. 2 از اوایل سال 1979 ، ظلم و ستم خشونت آمیز و از بین بردن مخالفان و منتقدین به استراتژی اصلی دولت برای تأمین بقای سیاسی و ثبات خود تبدیل شده است. این استراتژی تحت شعار دفاع از پایه های انقلاب و اسلام توجیه شده است. 3 بین ژوئن 1981 و مارس 1982 ، قانون روحانی یکی از بزرگترین اعدام جمعی مخالفان سیاسی در تاریخ ایران ، از جمله کمونیست ها ، سوسیالیست ها ، سوسیال دموکرات ها ، اسلام گرایان معتدل ، لیبرال ها ، سلطنت طلبان و پیروان ایمان بهه را انجام داد. 4 این قتل عام (از این پس به نام "قتل عام 1981") می تواند گسترده ترین قساوت جمعی باشد که پس از انقلاب 1979 توسط جمهوری اسلامی ایران انجام شد. 5 این قساوت جمعی طی چند دهه گذشته توجه کافی علمی و قانونی را به خود جلب نکرده است.

در این مقاله ، ماهیت و دامنه این قتل عام غفلت را بررسی می کنیم. پایان نامه اصلی این مقاله دو برابر است. در مرحله اول ، ما ادعا می کنیم که قتل عام 1981 از طریق استفاده غیرقانونی از خشونت دولتی در یک خلاء قانونی انجام شد. برای اثبات این ادعا ، ما از مواد بایگانی دست اول و شواهد تجربی که در طی یک قطعه از کارهای میدانی چند وجهی جمع آوری شده است ، ترسیم می کنیم. این تحقیق میدانی به ما امکان می دهد هویت صدها نفر از مخالفان را تأیید کنیم و مکانهای دفن آنها را به زمین زد. علاوه بر این ، ما اظهارات رسمی مقامات قضایی را که در روزنامه های دولتی در دوره تحقیق منتشر شده اند ، ترسیم می کنیم. این موارد شامل اظهارات رسمی و انتشار مطبوعاتی صادر شده توسط دادگاه های انقلابی اسلامی ، افسران بلندگو قضایی و سپاه گارد انقلابی اسلامی (IRGC) است. 6

ثانیا ، این مقاله ادعا می کند که قتل عام 1981 نقش مهمی در ایجاد مبانی حقوقی دینداری که بیش از چهار دهه در قدرت باقی مانده است ، ایفا کرده است. از دیدگاه سیاسی ، این خشونت دولتی رژیم را قادر می سازد تا قدرت سیاسی را انحصار دهد و یک سیستم دینداری توتالیتر ایجاد کند. 7 از دیدگاه حقوقی ، ماهیت بدبختانه و بی رحمانه مراحل قانونی و محاکمات ، که توسط آن هزاران مخالف سیاسی در طول قتل عام 1981 به اعدام محکوم شدند ، گواهی بر گرانش یک جرم دولتی غیرقابل پیش بینی و غیرقابل انکار را نشان می دهد. 8 با تجزیه و تحلیل نقش این قتل عام در توسعه و تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1982 ، نهادینه شدن دادگاههای انقلابی اسلامی و ساخت قبرهای دسته جمعی ، این مقاله نتیجه می گیرد که قتل عام 1981 نمایانگر بعد تنظیم قانون خشونت سیاسی استکه توسط آن یک سیستم توتالیتر مبانی حقوقی خود را ایجاد می کند.

پیشینه تاریخی قتل عام 1981

از نظر تاریخی ، قتل عام 1981 به بهانه انقلاب فرهنگی ایران انجام شد. انقلاب فرهنگی [Enghelab-e Farhangi] یک پاکسازی همه جانبه بود که بر روی انقلاب فرهنگی چین و با پیامدهای فاجعه بار مشابه مدل شده بود. 9 به دنبال دستورالعمل اجرایی صادر شده توسط آیت الله خمینی در 14 ژوئن 1980 ، انقلاب فرهنگی توسط قانون روحانی برای "تصفیه" آموزش عالی از عناصر غیر اسلامی ، غربی ، لیبرال یا چپگرا ارکستر شد. 10 در نتیجه این سیاست سرکوبگرانه ، نیروهای دولتی دانشگاه ها را از سال 1980 تا 1983 بسته کردند ، تمام اتحادیه های دانشجویان مستقل را ممنوع اعلام کردند و اکثر دانشگاه های دانشگاه را به شدت اشغال کردند. 11 در همان دوره ، روحانیون شیعه و حامیان آنها مجموعه ای از سیاست ها را با هدف تبدیل جامعه ایران به یک تئوریک شیعه انجام دادند. 12 این پروژه اسلامی در اجرای تدریجی کدهای لباس اسلامی و حجاب اجباری برای زنان ، محرومیت منظم از احزاب سیاسی مستقل و سکولار از حوزه عمومی ، اخراج دانشگاهیان انتقادی از دانشگاه ها و آزار و اذیت فعال و آزار و اذیت فکری ها آشکار شد. و هنرمندان13

این تحولات ستمگرانه باعث نارضایتی روزافزون شهروندان شد و اعتراضات گسترده ای را در نقاط مختلف کشور برانگیخت. در 15 ژوئن 1981 ، جبهه ملی ایران - به همراه سایر گروه های مخالف سکولار - به طور عمومی از یک پیشنهاد قانونگذاری در مورد اسلامی سازی سیستم عدالت کیفری انتقاد کرد. 14 در همان روز ، رهبر عالی ، آیت الله روح الله خمینی ، علیه این گروه ها فتویه صادر کرد و جبهه ملی ارتداد (ارتداد) و همکاری با کمونیست های "ضد اسلام" و "ریاکار" (Munafiqs) را متهم کرد. 15 در همان بیانیه ، وی تأکید کرد که همه منتقدین قانون شریعت "قبرهای خود را با دست خود حفر کرده اند". چند روز بعد ، این بیانیه منجر به دستگیری گسترده صدها نفر از معترضین و منتقدان جوان شد. 17

در 20 ژوئن 1981 ، این کشور شاهد بزرگترین تظاهرات ضد دولتی تاکنون بود ، که توسط سازمان مردم موژدین مردم ایران (PMOI ، از این پس به عنوان "Mujahedin-e Khalq") در واکنش به استیضاح گسترده ای از ابلاحسان سازماندهی شده است. بنی-سدر ، اولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی. 18 به گفته ابراهیمی ، این اعتراضات-که توسط سایر گروه های مخالف چپ نیز پشتیبانی می شدند-در بسیاری از شهرهای سراسر کشور ، مانند تهران ، شیراز ، تبریز ، آهواز ، اصفهان و مشهاد ، جایگاه خود را مشاهده کردند. 19 تخمین زده می شود که ده ها معترض آن روز در خیابان ها کشته شدند. 20 در 21 ژوئن 1981 ، دادگاه انقلابی اسلامی تهران بیانیه ای را منتشر کرد که اعلام کرد اعدام سعید سلتانپور (شاعر و نمایشنامه نویس بین المللی) و چهارده فعال دیگر چپ. 21 در تاریخ 26 ژوئن ، علی خامنه-رهبر عالی جمهوری اسلامی-یک سخنرانی در روز جمعه (Khutbah) و به همه منتقدین دولت ، از جمله هواداران متجدین-خالق ، سازمان های مارکسیست و سایر احزاب سیاسی سکولار هشدار داد. آنها به عنوان دشمن اسلام و الله (محراب) ، منافقین (مونافی) و مرتد (مورتاد) مورد توجه و رفتار قرار می گیرند. 22 این وقایع نشانگر آغاز اعدام گسترده هزاران نفر از مخالفان است که از ژوئن 1981 تا مارس 1982 به طول انجامید. 23

اگرچه قتل عام سال 1981 نشان دهنده نخستین اعدام گسترده در سراسر کشور مخالفان سیاسی پس از انقلاب (و مسلماً بزرگترین از نظر دامنه) است ، اما این قساوت جمعی توجه حقوقی و علمی کافی را در سطح ملی و بین المللی به خود جلب کرده است. 24 این شناخت نادرست ، در درجه اول ، ناشی از سیاست تحت حمایت دولت از رازداری و انكار كلی است ، كه از طریق آن مقامات ایرانی حقایق مربوط به حذف مخالفان آن را برای ده ها سال تحریف كرده اند. 25 از اوایل دهه 1980 ، قانون روحانی ، به طور منظم و مایل ، سعی در پوشش همه آثار ، سوابق و اسنادی دارد که می تواند به عنوان شواهدی برای تحقیق در مورد قساوت های مرتکب شده توسط دولت باشد. این قتل عام نیز از این قاعده مستثنی نیست. این نشان می دهد که این قتل عام در سال 1981 در آغاز جنگ ایران و عراق (1980-1988) صورت گرفت ، که به دولت ایران فرصتی بی نظیر برای خلاص شدن از شر مخالفان خود ، بدون ترس از انتقاد جدی از سوی جامعه بین المللی ، ارائه داد.

علاوه بر این ، به نظر می رسد که این قتل عام توسط موج دوم اعدام های جمعی که در سال 1988 رخ داده است تحت الشعاع قرار گرفته است. در آخرین روزهای جنگ ایران و عراق ، خمینی یک فاتوی مخفی صادر کرد ، که قصد داشت همه زندانیان سیاسی را که زودتر زنده مانده بودند ، نابود کند. قتل های جمعی26 در نتیجه ، در تابستان سال 1988 ، هزاران زندانی سیاسی توسط دادگاههای انقلابی اسلامی به اعدام محکوم شدند. این زندانیان به تعداد زیادی اعدام شدند و بیشتر آنها در گورهای انبوه مخفی در سراسر کشور دفن شدند. 27 اگرچه سالها توسط مقامات دولتی رد شد ، قتل عام 1988 در طی چند سال گذشته به رسمیت شناختن عمومی و توجه سیاسی و علمی زیادی دریافت کرده است. 28

به عنوان مثال ، ابراهیمیان قتل عام سال 1988 را در معاینه تاریخ نگاری خود از شکنجه در متن ایران مدرن بررسی کرده است. 29 رابرتسون تحقیقات کاملی درباره پیامدهای قانونی قتل عام 1988 انجام داده است. 30 به گفته رابرتسون ، این قتل عام باید به عنوان نقض جدی "قوانین بین المللی Jus Cogens در مورد حقوق بین الملل باشد که هم مسئولیت دولت و هم مسئولیت پذیری فردی را برای جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت مستلزم آن است."31 مورد اخیراً ، Mohajer گزارش های دست اول را بر اساس روایات زندانیان سیاسی سابق و بازماندگان ارائه داده است. 32 قتل عام 1988 نیز مورد توجه نهادهای بین المللی حقوق بشر قرار گرفته است. مهمتر از همه ، هفت گزارشگر ویژه سازمان ملل در 3 سپتامبر 2020 ارتباط رسمی به مقامات ایرانی ارائه دادند و خواستار تحقیق درباره "قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1988" شدند. این گزارشگران این قتل عام را به عنوان "جنایات علیه بشریت قتل ، نابودی ، آزار و اذیت ، شکنجه و سایر اقدامات غیر انسانی […]" توصیف کرده اند. علاوه بر این ، مقامات قضایی سوئد اقدام به اقدام قانونی علیه یکی از عاملان ادعا شده در قتل عام 1988 کردند و در حال حاضر وی را به اتهام "جنایات جنگ" و "قتل" در سال 1988 تحت پیگرد قانونی قرار دادند. 34

بر خلاف قتل عام سال 1988 ، هیچ اثر علمی وجود ندارد که پیامدهای حقوقی و سیاسی قتل عام 1981 را به عنوان یک مطالعه موردی جداگانه بررسی کند. مسلماً ، ابراهیمی ، رابرتسون و موهجر بر اهمیت تاریخی موج اول اعدام های جمعی در سال 1981 تأکید می کنند و تصدیق می کنند که بیشتر قربانیان قتل عام 1988 زندانیانی بودند که در اوایل دهه 1980 از قتل های جمعی جان سالم به در بردند. 35 ابراهیمی دوره بین سالهای 1981 و 1988 را "سلطنت ترور" توصیف می کند و نشان می دهد که قیام ژوئن 1981 "امواج سرکوب بی سابقه در تاریخ ایران" را رو به رو کرد. علاوه بر این ، وی نشان می دهد که 2،665 نفر بین اوت و نوامبر 1981 توسط "دادگاه های انقلابی" ، از جمله 2،200 عضو و هواداران مجاهدین خالق و 400 چپ و مارکسیست اعدام شدند. 36 اگرچه داده های ما نشان می دهد که این برآورد نادرست است ، ادعای کلی مبنی بر اینکه بیش از 2600 مخالف در آن ماهها اجرا شده اند قابل قبول است. 37 با این حال ، ابراهیمیان به اندازه کافی مشخص نمی کند که کدام منابع (چه ابتدایی و چه ثانویه) برای حمایت از یافته های تجربی خود کاوش کرده است. 38 Mohajer همچنین تشخیص می دهد که برآوردهای موجود در مورد دامنه واقعی قتل عام 1981 فاقد دقت و پشتیبانی تجربی کافی است. به گفته Mohajer ، برآوردهای فعلی حاشیه زیادی از خطا دارند و به طور کلی نشان می دهد که بین 5000 تا بیش از 10،000 مخالف از ژوئن 1981-1983 کشته شده است. 39 این کاستی های روش شناختی و تجربی محدودیت های ادبیات موجود در مورد ماهیت و دامنه قتل عام 1981 را نشان می دهد.

روش و چارچوب نظری

قتل عام مخالفان سیاسی در سال 1981 یک مورد بسیار مهم است زیرا این نشان دهنده چگونگی خشونت گسترده سیاسی نقش تعیین کننده در ایجاد و حفظ نظم حقوقی و سیاسی جدید دارد. طبق نظریه وبر در مورد ارتباطات دولت و خشونت مدرن ، دولت تنها نهادی است که انحصار استفاده قانونی از خشونت (نیرو) را دارد. خشونت به عنوان ابزاری مجازات مجازات مجاز است که نهادهای دولتی (مانند پلیس ، ارتش و سیستم کیفری) می توانند برای اجرای اهداف قانونی مجاز ، مانند حفظ نظم عمومی یا دفاع از حاکمیت ارضی کشور ، مستقر شوند. 40 در مورد این دیدگاه ، مشروعیت یا غیرقانونی بودن خشونت و تناسب آن با دستور قانونی تعیین شده تعیین و محدود می شود. 41 استفاده از خشونت فقط در صورتی توجیه می شود که قانون را نقض نکند. بنابراین ، خشونت مطابق قانون است و به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف قانونی عمل می کند.

همانطور که بنیامین مشاهده می کند ، این حساب پوزیتیویستی قدرت مؤسس خشونت را که خود را در لحظه های بحران های سیاسی تجلی می بخشد ، پاسخ نمی دهد. 42 با ردیابی منشأ غیرقانونی خشونت های دولتی ، او مفهوم "خشونت مؤسسه" (Die Rehtsetzende Gewalt) را معرفی می کند و نشان می دهد که چگونه خشونت به عنوان یک نیروی خلاق در فرآیند شکل گیری یک نظم جدید حقوقی قانونی عمل می کندبشر43 برای بنیامین ، خشونت قانون سازنده از عقلانیت معنی دار فراتر می رود و از طریق لنز مشروعیت یا تناسب قابل توضیح نیست. در زمینه بحران های سیاسی ، خشونت یک شخصیت سازنده قانون را بدست می آورد و زمینه جدیدی از قدرت را ایجاد می کند که جایگزین نظم حقوقی و سیاسی (سابق) است. 44

در مباحث نظری اخیر ، اعدام گسترده مخالفان سیاسی ، شیوه های گسترده شکنجه ، حذف اجباری گروه های اقلیت قومی و مذهبی در طول جنگ ، انقلاب و کودتای موارد نمونه ای نمونه است که در آن خشونت قدرت تعیین کننده قانون خود را ارائه می دهد. عملکرد اصلی خشونت دولتی در این موارد مهم ، سرنگونی نظم قبل از بحران و ایجاد یک مورد جدید است. 45 همانطور که منکه ، بالیبر و آگامبن استدلال می کنند ، انتقال از قبل از بحران به دستور پس از بحران در یک خلاء قانونی صورت می گیرد ، که در آن خشونت سیاسی خود را به عنوان یک نیروی تعیین کننده قانون نشان می دهد. بنابراین ، شرط بحران مظهر عدم وجود قوانینی است که می تواند اعتبار و محدودیت های خشونت دولتی را به معنای وبریا تعیین کند. 46 خلاء قانونی را می توان به عنوان شرط گذرا از "بی قانونی" تلقی کرد ، که در آن دولت به منظور ایجاد مبانی قانونی خود به خشونت های غیرقانونی متوسل می شود. 47

در دوره انقلابی ، رژیم تازه ظهور با تعلیق قوانین نظم سیاسی قبلی ، قدرت را به دست می آورد. در این شرط گذرا از بی قانونی ، خشونت سیاسی ماهیت غیرقانونی دارد و نقش مهمی در ایجاد یک نظم حقوقی و سیاسی جدید دارد. به دنبال این رویکرد بنیامین ، می توان اظهار داشت که قتل عام 1981 یک پرونده الگوی خشونت در قانون است. در سطح سیاسی ، این قتل عام در یک بحران سیاسی اتفاق افتاد که ناشی از شرایط پس از انقلاب بود. در طی این بحران ، قانون روحانی با تعلیق دستور حقوقی قبل از انقلاب ، خلاء قانونی ایجاد کرد. در سطح قانونی ، شیوه های دادگاه های انقلابی اسلامی که در شرایط استثنایی پس از انقلاب ظهور کردند ، این خلاء قانونی را پر کردند. این شیوه ها به قانون مجازات اسلامی سال 1982 شکل داد ، که نشان دهنده اولین مانیفست قانونی قانون روحانی امروزی است.

برای مطالعه مورد قتل عام سال 1981 ، این مقاله رویکرد متداول مختلط را اتخاذ می کند و به کارهای میدانی و تحقیقات بایگانی می پردازد. کار میدانی ما شامل یک مطالعه موردی از افرادی است که در شهر تهران اعدام شده اند. به طور خاص ، این کار میدانی بر بزرگترین گورستان شهر ، بهشت زهرا متمرکز است. 48 این پرونده به عنوان تهران بیشترین تعداد قربانیان را در آن دوره انتخاب کرد و از بسیاری جهات به منظور تجزیه و تحلیل ما به عنوان یک نمونه نماینده عمل می کند. در Behesht-E Zahra ، ما پنج سایت را با دقت مورد بررسی قرار دادیم (به طور رسمی "بخش" نامیده می شود) که در آن بیشتر قربانیان قتل عام 1981 دفن شدند. با بررسی کلیه اطلاعات موجود در سنگ قبر (از جمله نام ، تاریخ دفن ، سن و مختصات) ، لیستی از قربانیان بالقوه را گردآوری کردیم. 49 بر این اساس ، ما اطلاعات شخصی تقریباً 1000 نفر را که بین ژوئن 1981 و مارس 1982 اعدام شدند ، شناسایی و مستند کردیم.

پس از آن ، ما تمام داده های جمع آوری شده را با انجام تحقیقات بایگانی چند وجهی بررسی و تأیید کردیم. در این تحقیق ، ما به بررسی مطالب بایگانی مختلف ، مانند روزنامه های دولتی ، لیست های ارائه شده توسط سازمان های سیاسی و اطلاعات ارائه شده توسط سازمان های مختلف حقوق بشر پرداختیم. در حین کار میدانی ، ما همچنین دو قبر انبوه تخریب شده (بخش 41 و 93) را در گورستان تهران که حاوی بقایای هزاران مخالف سیاسی است ، شناسایی و مستند کردیم. برای ترسیم میزان و دامنه قتل عام در سطح ملی ، ما همچنین بیش از 250 بیانیه حقوقی و مطبوعات منتشر شده در سه روزنامه اصلی دولتی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم: Jomhuri-Eslami ، Ettelaat و Kayhan. 50 این تجزیه و تحلیل بایگانی به ما امکان می دهد تا بیش از 2،800 مخالف سیاسی را در هشتاد و پنج شهر شناسایی کنیم که اعدام آنها توسط دادگاه های انقلابی اسلامی تأیید شده است و با اشاره به نشان دادن محاکمات و اعدام های خلاصه. 51 با توجه به این کار میدانی و تحقیقات بایگانی ، ما یک بانک اطلاعاتی آنلاین ایجاد کرده ایم که حاوی جزئیات شخصی بیش از 3400 قربانی است. 52 جدول زیر مروری بر تعداد اعدام های تأیید شده در هر ماه ارائه می دهد ، که اساس تجربی پایان نامه مرکزی این مقاله را ارائه می دهد. شکل 1

پلتفرم های تجاری...
ما را در سایت پلتفرم های تجاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مریم کاویانی بازدید : 50 تاريخ : شنبه 6 خرداد 1402 ساعت: 23:11